Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . شاد کردن
[فعل]
to bliss out
/blɪs aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: blissed out]
[گذشته: blissed out]
[گذشته کامل: blissed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
شاد کردن
خوشحال کردن
1.This is a recording that guarantees to bliss out every Mozart fan.
1. این آهنگی است که تضمین میکند تمام هوادارن موتزارت را شاد کند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bliss
blip
bliny
blintze
blintz
blissful
blissfully
blissfulness
blissus
blissus leucopterus
کلمات نزدیک
blend in
bite back
big up
belt into
become of
blocked up
for fuck's sake
fuck a duck
fuck around
break away
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان