خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طاقتفرسا
[صفت]
bone-breaking
/boʊn-ˈbreɪkɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bone-breaking]
[حالت عالی: most bone-breaking]
1
طاقتفرسا
دشوار
informal
1.This work is bone-breaking!
1. این کار طاقتفرسا است!
توضیحاتی در رابطه با bone-breaking
صفت bone-breaking یا استخوانشکن، به طاقتفرسا و دشوار بودن کاری اشاره دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bone up
bone of contention
bone marrow
bone idle
bone fracture
bonehead
boneless
boner
bonesetter
boneshaker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان