1 . روشن کردن (رایانه)
[فعل]

to boot up

/but ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: booted up] [گذشته: booted up] [گذشته کامل: booted up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روشن کردن (رایانه) راه‌اندازی کردن، بوت کردن

informal
  • 1.We have a lot of work to do. Let's boot up the computer.
    1. کلی کار برای انجام دادن داریم. بیا رایانه را روشن کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان