Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بطری
2 . شیشه شیر
3 . جرات
[اسم]
bottle
/ˈbɑːtl/
قابل شمارش
1
بطری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بطری
شیشه
مترادف و متضاد
container
flask
pitcher
1.Plastic bottles are lighter than glass ones.
1. بطریهای پلاستیکی سبکتر از بطریهای شیشهای هستند.
a bottle of water/a water bottle
یک بطری آب
2
شیشه شیر
3
جرات
شهامت، جسارت
informal
تصاویر
کلمات نزدیک
botswana
botox
botnet
bothersome
bothered
bottle bank
bottle blonde
bottle opener
bottle out
bottle up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان