خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کروشه
2 . دسته
3 . براکت (معماری)
[اسم]
bracket
/ˈbrækɪt/
قابل شمارش
1
کروشه
پرانتز، قلاب
formal
مترادف و متضاد
brace
parenthesis
round bracket
square bracket
the usage of brackets
کاربرد کروشه
2
دسته
گروه
مترادف و متضاد
category
group
the 18-24 age bracket
دسته سنی 18 تا 24 سال
to be in a high income bracket
در گروه افراد پردرآمد بودن
3
براکت (معماری)
ستون نگهدار
تصاویر
کلمات نزدیک
bracken
bracing
brachiopod
braces
bracer
brackish
bract
brad
bradley
brag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان