Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پز دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to brag
/bræg/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: bragged]
[گذشته: bragged]
[گذشته کامل: bragged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پز دادن
لاف زدن، قپی آمدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پز دادن
چسی آمدن
هارت و پورت کردن
نازیدن
منم منم کردن
لاف زدن
کرکری خواندن
مترادف و متضاد
boast
1.He bragged about his new car.
1. او اتومبیل جدیدش را پز داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bradley
brad
bract
brackish
bracket
braggadocio
braggart
bragging
brahman
brahmin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان