خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عضله ای
[صفت]
brawny
/ˈbrɔːni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: brawnier]
[حالت عالی: brawniest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عضله ای
مترادف و متضاد
burly
1.He was a great brawny brute of a man.
1. او یک مرد هیکلی و عضله ای بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
brawniness
brawn
brawler
brawl
braw
braxton-hicks contraction
braxy
bray
brayer
braze
کلمات نزدیک
brawn
brawl
bravura
bravo
bravery
bray
brazen
brazenly
brazier
brazil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان