Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ورود غیرقانونی
[اسم]
break-in
/ˈbreɪk ɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ورود غیرقانونی
1.Police were called to three break-ins in the same area last night.
1. دیشب سه بار برای ورود غیرقانونی به یک منطقه به پلیس خبر داده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
break-dance
break-axe
break with
break wind
break water
breakability
breakable
breakableness
breakage
breakaway
کلمات نزدیک
break up
break through
break the world record
break the silence
break the news
breakable
breakaway
breakdown
breakdown lane
breakdown truck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان