Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . برادر
2 . دوست (مذکر)
[اسم]
bro
/bɹˈoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برادر
داداش
informal
2
دوست (مذکر)
رفیق
تصاویر
کلمات نزدیک
brixton
brittle
brittany
briton
britney
broach
broad
broad bean
broad daylight
broad shoulders
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان