خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بروسکتا
[اسم]
bruschetta
/bruˈsketə/
غیرقابل شمارش
1
بروسکتا
[یک نوع پیش غذای ایتالیایی]
1.Bruschetta is served as an appetizer.
1. بروسکتا به عنوان پیش غذا سرو می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
brunt
brunette
brunei
brunch
brumous
brush
brush off
brush up
brushback
brushed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان