1 . کنار گذاشتن
[فعل]

to brush aside

/brʌʃ əˈsaɪd/
فعل گذرا
[گذشته: brushed aside] [گذشته: brushed aside] [گذشته کامل: brushed aside]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کنار گذاشتن توجه نکردن، بی‌اعتنایی کردن

مترادف و متضاد dismiss
  • 1.Perhaps you shouldn't brush the idea aside too hastily.
    1. شاید بهتر باشد این ایده را این‌قدر عجولانه کنار نگذاری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان