Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به چند جا زنگ زدن (برای کسب اطلاعات و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to call around
/kɔl əˈraʊnd/
فعل ناگذر
[گذشته: called around]
[گذشته: called around]
[گذشته کامل: called around]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به چند جا زنگ زدن (برای کسب اطلاعات و...)
پرسوجو کردن (تلفنی)
1.Call around to find the best bargains for a car.
1. به چند جا زنگ بزن تا بهترین قیمتها را برای (خریدن) اتومبیل پیدا کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
buy into
burn off
build on
bubble over
brush aside
fucked by the fickle finger of fate
fuckery
chase up
chat up
chat-up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان