Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سوزاندن چربی (با ورزش و فعالیت کردن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to burn off
/bɜrn ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: burnt off]
[گذشته: burnt off]
[گذشته کامل: burnt off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سوزاندن چربی (با ورزش و فعالیت کردن)
1.This workout helps you to burn off fat.
1. این تمرین ورزشی به شما کمک میکند چربی بسوزانید.
تصاویر
کلمات نزدیک
build on
bubble over
brush aside
fuck with
fuck up
buy into
call around
fucked by the fickle finger of fate
fuckery
chase up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
