خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گاو نر
2 . چرند
[اسم]
bull
/bʊl/
قابل شمارش
1
گاو نر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گاو نر
گاو
1.He owns 500 bulls.
1. او پانصد گاو نر دارد.
2
چرند
چرت و پرت، مزخرف
مترادف و متضاد
nonsense
1.The president's speech was a lot of bull. It contained no facts.
1. سخنرانی رییسجمهور پر از چرندیات بود. هیچ حرف راستی در آن نبود.
تصاویر
کلمات نزدیک
bulky
bulkhead
bulk carrier
bulk
bulimia
bull market
bull mastiff
bull terrier
bull's eye
bull-headed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان