خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شایستگی
2 . کالیبر (تفنگ و گلوله)
3 . استاندارد
[اسم]
caliber
/ˈkæləbər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شایستگی
استعداد، کاردانی، لیاقت
مترادف و متضاد
capability
capacity
talent
1.The high caliber of her work earned her a raise in pay.
1. استعداد زیاد او در کارش باعث شد حقوقش افزایش یابد.
2
کالیبر (تفنگ و گلوله)
قطر دهانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قطر دهانه
کالیبر
توضیحاتی در مورد واژه caliber
واژه caliber در سلاحهای گرم به معنی قطر داخلی لوله سلاح یا قطر خارجی گلولهای است که سلاح شلیک میکند.
3
استاندارد
کیفیت
تصاویر
کلمات نزدیک
calf
calends
calendar year
calendar month
calendar
calibrate
calibration
california
californian
calipers
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان