خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصلی
2 . کاردینال (کلیسای کاتولیک)
3 . عدد اصلی (ریاضی)
4 . کاردینال (پرنده)
[صفت]
cardinal
/ˈkɑrdənəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cardinal]
[حالت عالی: most cardinal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اصلی
اساسی، مهم
مترادف و متضاد
basic
fundamental
main
unimportant
1.a cardinal rule
1. قانون اصلی
2.two cardinal points
2. دو نکته اساسی
[اسم]
cardinal
/ˈkɑrdənəl/
قابل شمارش
2
کاردینال (کلیسای کاتولیک)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاردینال
his appointment as cardinal
انتصاب او به عنوان [مقام] کاردینال
3
عدد اصلی (ریاضی)
عدد کاردینال
مترادف و متضاد
Cardinal number
4
کاردینال (پرنده)
1.Female cardinals also have crests, but their coloring is more subdued.
1. کاردینالهای ماده نیز طره دارند اما رنگ آنها کمرنگتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
cardigan
cardiac arrest
cardiac
cardboard
cardan shaft
cardinal number
cardio
cardiogram
cardiograph
cardiography
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان