Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کارتن
[اسم]
carton
/ˈkɑrtən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارتن
پاکت، قوطی یا جعبه مقوایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارتن
A carton of milk
یک پاکت شیر
تصاویر
کلمات نزدیک
cartomancy
cartography
cartographer
cartilaginous
cartilage
cartonnage
cartoon
cartoon character
cartoonist
cartridge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان