خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حکاکی
[اسم]
carving
/ˈkɑːrvɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حکاکی
کنده کاری، منبت کاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کندهکاری
1.stone carvings
1. حکاکی روی سنگ
2.wooden carvings
2. حکاکی روی چوب
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
carvery
carver
carve up
carve a niche
carve
carving fork
carving knife
carya glabra
caryopsis
cascade
کلمات نزدیک
carvery
carver
carved
carve
cartwright
carving knife
caryatid
casablanca
cascabel
cascade
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان