خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تابوت
[اسم]
casket
/ˈkæskɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تابوت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تابوت
مترادف و متضاد
coffin
1.A procession of mourners slowly followed the casket.
1. دسته ی عزاداران به آرامی به دنبال تابوت حرکت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cask
casino
casing
cashpoint
cashmere
caspian deer
caspian kutum
caspian sea
casque
cassandra
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان