خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انتخاب هنرپیشه
2 . هر چیز ریختهگریشده
[اسم]
casting
/ˈkæstɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتخاب هنرپیشه
1.Casting was completed by May.
1. انتخاب هنرپیشه تا ماه مه تکمیل شد.
a casting director
بازیگردان
2
هر چیز ریختهگریشده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ریختهگری
تصاویر
کلمات نزدیک
castillo
castigation
castigate
caster sugar
castellated
casting director
casting vote
castle
castor
castor oil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان