خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سببی
2 . فعل سببی
[صفت]
causative
/ˈkɑzətɪv/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سببی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سببی
1.a causative verb
1. یک فعل سببی
[اسم]
causative
/ˈkɑzətɪv/
قابل شمارش
2
فعل سببی
تصاویر
کلمات نزدیک
causation
causality
causal
caulk
cauliflower ears
cause
cause a problem
cause an uproar
cause and effect
cause confusion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان