Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آببندی کردن (به ویژه کشتی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to caulk
/kˈɔːk/
فعل گذرا
[گذشته: caulked]
[گذشته: caulked]
[گذشته کامل: caulked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آببندی کردن (به ویژه کشتی)
درزگیری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن
تصاویر
کلمات نزدیک
cauliflower ears
cauliflower cheese
cauliflower
cauldron
caul
causal
causality
causation
causative
cause
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان