خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هرجومرج
[اسم]
chaos
/ˈkeɪɑːs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هرجومرج
آشفتگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشفتگی
آشفتهبازار
هرجومرج
نابسامانی
مترادف و متضاد
disorder
order
1.Snow and ice have caused chaos on the roads.
1. برف و یخ موجب هرجومرج در جادهها شدهاست.
a state of total chaos
وضعیت آشفتگی کامل
تصاویر
کلمات نزدیک
chanty
chantry
chanter
chant
channel-hop
chaos theory
chaotic
chaotically
chap
chaparral
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان