1 . پنیر
[اسم]

cheese

/tʃiːz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پنیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: پنیر پنیری
  • 1.I like soft French cheeses.
    1. من پنیر نرم فرانسوی را دوست دارم.
  • 2.I prefer hard cheeses, like Cheddar.
    2. من پنیرهای سفت را ترجیح می دهم، مانند چدار.
a slice of cheese
یک تکه پنیر
کاربرد واژه cheese به معنای پنیر
واژه cheese به معنای پنیر به نوعی خوراکی گفته می‌شود که از شیر درست می‌شود و می‌تواند سفت یا نرم باشد و معمولاً سفیدرنگ یا زردرنگ است. در ایران این نوع خوراکی بیشتر در وعده صبحانه کاربرد دارد، اما در آمریکا یا کشورهای غربی بیشتر از انواع زرد پنیر برای آشپزی (مخصوصاً آشپزی ایتالیایی) استفاده می‌کنند. انواع مختلفی پنیر داریم. مثلاً:
"Cheddar cheese" (پنیر چدار)
"goat’s cheese" (پنیر بز)
"French cheese" (پنیر فرانسوی)
واژه cheese در انگلیسی اسم غیرقابل‌شمارش محسوب می‌شود و از این کلمات برای شمارش آن استفاده می‌شود:
"a chunk of cheese" (یک قالب پنیر)
"a piece of cheese" (یک تکه پنیر)
"a slice of cheese" (یک برش پنیر)
البته در موارد غیررسمی و محاوره واژه cheese به صورت جمع نیز به کار می‌رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان