Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کیک پنیر
2 . عکس وسوسهانگیز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cheesecake
/ˈtʃiːzkeɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کیک پنیر
1.Is there any cheesecake left?
1. آیا از کیک پنیر چیزی باقی مانده است؟
a strawberry cheesecake
کیک پنیر توتفرنگی
2
عکس وسوسهانگیز
informal
1.Did you see these photos? Talk about cheesecake!
1. این عکسها را دیدی؟ چه عکسهای وسوسهانگیزی!
توضیحاتی در رابطه با cheesecake
cheesecake در این مفهوم به عکس وسوسهانگیز یک زن اشاره دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cheeseburger
cheeseboard
cheese tray
cheese straw
cheese spread
cheesecloth
cheesed off
cheesy
cheetah
chef
کلمات نزدیک
cheeseburger
cheese ravioli
cheese it!
cheese
cheery
cheesecloth
cheesed off
cheesy
cheesy flavor
cheetah
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان