1 . شکلات
[اسم]

chocolate

/ˈtʃɑk.lət/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شکلات

معادل ها در دیکشنری فارسی: شکلات شکلاتی
  • 1.A chocolate chip cookie
    1. کلوچه با تکه های شکلات
  • 2.chocolate biscuits
    2. بیسکویت شکلاتی
  • 3.dark chocolate
    3. شکلات تلخ
  • 4.I took her a box of chocolates.
    4. من برای او یک جعبه شکلات بردم.
  • 5.milk chocolate
    5. شکلات شیری
  • 6.Two hot chocolates and a cappuccino, please.
    6. دو شکلات داغ و یک کاپوچینو لطفا.
کاربرد واژه chocolate به معنای شکلات
واژه chocolate به معنای شکلات به خوراکی شیرین و سفت و قهوه ای رنگ می گویند که از دانه های کاکائو درست شده و یا به عنوان شیرینی خورده شده یا در شیرینی پزی و کیک پزی به عنوان طعم از آن استفاده می شود. مثلا:
"a chocolate cake" (یک کیک شکلاتی)
"milk chocolate" (شیر شکلات)
"hot chocolate" (شکلات داغ)
واژه chocolate در این مفهوم اسمی غیر قابل شمارش است و با کمک این واژه ها شمارش می شود:
"a bar of chocolate" (یک بسته شکلات)
"a piece of chocolate" (یک تکه شکلات)
هرگاه دیدید واژه chocolate به صورت جمع به کار رفته بدانید که در آنجا منظور یک عدد شکلات است که بسته بندی شده است یا به صورت مجموعه درون بسته ای قرار دارد. مثلا:
"a box of chocolates" (یک جعبه شکلات)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان