Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انتخاب
2 . چاره
3 . برگزیده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
choice
/ʧɔɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتخاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختیار
گزینه
انتخاب
مترادف و متضاد
choosing
option
picking
selection
1.You need to make a choice.
1. باید انتخاب کنید.
A bad/good choice
یک انتخاب بد/خوب
2
چاره
گزینه
1.We have no choice. We have to leave.
1. ما هیچ چارهای نداریم. باید اینجا را ترک کنیم [باید برویم].
2.You must trust me, you have no other choice.
2. باید به من اعتماد کنی، چاره دیگری نداری.
3
برگزیده
گزیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برگزیده
کمنظیر
مجلسی
1.The menu has a choice of six different soups.
1. این منو برگزیدهای از شش سوپ مختلف دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chocolate-covered
chocolate milk
chocolate chip
chocolate cake
chocolate
choir
choke
choked
choker
choler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان