Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کار بسیار آسان
2 . تنگ (بست آهنی و چرمی) به دور اسب بستن
[اسم]
cinch
/sɪnʧ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کار بسیار آسان
[فعل]
to cinch
/sɪnʧ/
فعل گذرا
[گذشته: cinched]
[گذشته: cinched]
[گذشته کامل: cinched]
صرف فعل
2
تنگ (بست آهنی و چرمی) به دور اسب بستن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cimmerian
cimicifuga racemosa
cimicifuga foetida
cimicifuga
cimex lectularius
cinchona
cinchonine
cincinnati
cincinnatus
cinclidae
کلمات نزدیک
cimbalom
cilium
cilice
ciliate
cilia
cinder
cinder block
cindy
cine-camera
cinema
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان