Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . شش تیغه
[صفت]
clean-shaven
/ˌkliːn ˈʃeɪvn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more clean-shaven]
[حالت عالی: most clean-shaven]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شش تیغه
کامل تراشیده
1.He has white hair, and he is clean-shaven.
1. او موی سفید دارد و شش تیغه کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
clean-living
clean-cut
clean up one's act
clean up
clean out
clean-up
cleaned out
cleaner
cleaners
cleaner’s
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان