خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نظافتچی
2 . تمیزکننده
[اسم]
cleaner
/ˈkliː.nər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نظافتچی
خدمتکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نظافتچی
1.Our cleaner comes on Wednesdays.
1. نظافتچی ما چهارشنبهها میآید.
2
تمیزکننده
پاککن
a carpet cleaner
تمیزکننده فرش
تصاویر
کلمات نزدیک
cleaned out
clean-up
clean-shaven
clean-living
clean-cut
cleaners
cleaner’s
cleaning
cleanliness
cleanly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان