خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خطر نزدیک
[اسم]
close call
/kloʊs kɔl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خطر نزدیک
1.I wasn’t hurt, but it was a pretty close call.
1. من آسیب ندیدم، اما خطر بسیار نزدیکی بود [خطر از بیخ گوشم عبور کرد].
توضیحاتی در رابطه با close call
معنی دقیق تر close call از خطری جستن و یا خطر از بیخ گوش (کسی) گذشتن است که معنی اصطلاحی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
close by
close
cloning
clone
cloistered
close down
close friends
close off
close out
close season
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان