[اسم]

clone

/kloʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تاگ (زیست شناسی) همسان، کلون

  • 1.Scientists recently made a clone of a sheep.
    1. دانشمندان اخیرا همسان یک گوسفند را به وجود آوردند.
[فعل]

to clone

/kloʊn/
فعل گذرا
[گذشته: cloned] [گذشته: cloned] [گذشته کامل: cloned]

2 تاگ کردن (زیست‌شناسی) شبیه‌سازی کردن، کلون کردن

  • 1.Scientists first cloned a sheep in 1996.
    1. دانشمندان نخست [در ابتدا] گوسفندی را در سال 1996 شبیه‌سازی کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان