Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تاگ (زیست شناسی)
2 . تاگ کردن (زیستشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
clone
/kloʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تاگ (زیست شناسی)
همسان، کلون
1.Scientists recently made a clone of a sheep.
1. دانشمندان اخیرا همسان یک گوسفند را به وجود آوردند.
[فعل]
to clone
/kloʊn/
فعل گذرا
[گذشته: cloned]
[گذشته: cloned]
[گذشته کامل: cloned]
صرف فعل
2
تاگ کردن (زیستشناسی)
شبیهسازی کردن، کلون کردن
1.Scientists first cloned a sheep in 1996.
1. دانشمندان نخست [در ابتدا] گوسفندی را در سال 1996 شبیهسازی کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
cloistered
cloister
clogged
clog
clodhopper
cloning
close
close by
close call
close down
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان