خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توده
2 . با صدا گام برداشتن
[اسم]
clump
/klʌmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توده
دسته، گروه، انبوه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کپه
a clump of trees/bushes
انبوهی از درختان/بوتهها
[فعل]
to clump
/klʌmp/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
با صدا گام برداشتن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clue in
clubhouse
clubbing
club together
club sofa
clumsily
clumsy
clunky
cluster
clustering
کلمات نزدیک
clueless
clued up
clue
cluck
clubs
clumsily
clumsiness
clumsy
clunk
clunker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان