خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رمز
2 . قانون
3 . پیششماره (تلفن)
4 . کدنویسی کردن (برنامهنویسی)
[اسم]
code
/koʊd/
قابل شمارش
1
رمز
کد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رمز
شناسه
کد
1.She managed to crack the code.
1. او موفق به شکستن رمز شد.
in code
رمزی
The message was written in code.
آن پیام، رمزی نوشته شده بود.
2
قانون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نظامنامه
قانون
مترادف و متضاد
law
1.Does your school have a dress code?
1.
civil code
قانون مدنی
dress code
قانون لباس
Does your school have a dress code?
آیا مدرسه شما قانون لباس دارد [مدرسه شما لباس فرم دارد]؟
3
پیششماره (تلفن)
کد منطقه
1.I was given the number, but not the code.
1. شماره به من داده شد، اما پیششماره نه [داده نشد].
[فعل]
to code
/koʊd/
فعل گذرا
[گذشته: coded]
[گذشته: coded]
[گذشته کامل: coded]
صرف فعل
4
کدنویسی کردن (برنامهنویسی)
تصاویر
کلمات نزدیک
coddle
coda
cod liver oil
cod
cocoyam
code name
code of conduct
coded
codeine
codex
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان