Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سرهنگ (ارتش)
[اسم]
colonel
/ˈkɜrnəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرهنگ (ارتش)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرهنگ
کلنل
1.Colonel Smith is her father.
1. سرهنگ "اسمیت" پدر اوست.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
colon cancer
colon
colombian
colombia
cologne water
colonial
colonial architecture
colonialism
colonialist
colonic
کلمات نزدیک
colon
colombian
colombia
cologne
collusion
colonel general
colonial
colonialism
colonialist
colonialize
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان