خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عادی
[صفت]
commonplace
/ˈkɑmənˌpleɪs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more commonplace]
[حالت عالی: most commonplace]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عادی
پیش پا افتاده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیش پا افتاده
1.Soon it will be commonplace to see the person to whom you are talking on the phone.
1. به زودی دیدن شخصی که دارید با تلفن با او حرف می زنید عادی خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
commonly
commoner
common-or-garden
common-law marriage
common sense
commons
commonsense
commonwealth
commotion
communal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان