خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آتش سوزی بزرگ
[اسم]
conflagration
/ˌkɑːnfləˈɡreɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آتش سوزی بزرگ
حریق بزرگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشسوزی
آتشسوزی بزرگ
حریق
مترادف و متضاد
great fire
1.The fire services were not adequate to deal with major conflagrations.
1. سازمان آتش نشانی آماده مواجهه با آتش سوزی های بزرگ نبود.
تصاویر
کلمات نزدیک
conflagrant
confit
confiscation
confiscated
confiscate
conflate
conflict
conflict of interest
conflicted
conflicting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان