[صفت]

conflicting

/kənˈflɪktɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more conflicting] [حالت عالی: most conflicting]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متناقض متضاد

معادل ها در دیکشنری فارسی: آخشیج
  • 1.conflicting elements
    1. عناصر متناقض
  • 2.in the absence of all conflicting evidence
    2. در غیاب تمام شواهد متناقض
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان