خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشاور
[اسم]
consultant
/kənˈsʌltənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مشاور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رایزن
مشاور
1.a consultant surgeon
1. مشاور جراح
2.a financial consultant
2. مشاور مالی
3.a firm of management consultants
3. شرکت مشاورین مدیریتی
4.the President’s consultant on economic affairs
4. مشاورین رئیس جمهور در مسائل اقتصادی
تصاویر
کلمات نزدیک
consultancy
consult
consulate general
consulate
consular
consultation
consultative
consulting
consulting room
consumable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان