1 . تکذیب کردن 2 . بحث کردن
[فعل]

to controvert

/ˌkɑːntɹəvˈɜːt/
فعل گذرا
[گذشته: controverted] [گذشته: controverted] [گذشته کامل: controverted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تکذیب کردن مخالفت کردن

  • 1.Subsequent work from the same laboratory controverted these results.
    1. کار بعدی از همان آزمایشگاه این نتایج را تکذیب کرد.

2 بحث کردن مشاجره کردن

  • 1.The views in the article have been controverted.
    1. نظرات در (آن) مقاله موردبحث قرار گرفته‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان