Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . فر
[اسم]
cooker
/ˈkʊkər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فر
اجاق، خوراکپز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اجاق
1.Have seen my new cooker?
1. فر جدید مرا دیده ای؟
تصاویر
کلمات نزدیک
cooked breakfast
cooked
cookbook
cook with gas
cook up
cookery
cookery book
cookie
cooking
cooking apple
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان