خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرام شدن
[فعل]
to cool off
/kul ɔf/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: cooled off]
[گذشته: cooled off]
[گذشته کامل: cooled off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آرام شدن
آرام کردن
1.Just leave her to cool off and then talk to her.
1. فقط بگذار تا او کمی آرام شود و سپس با او صحبت کن.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cool heels
cool down
cool black
cool as a cucumber
cool
cooler
cooling pillow
cooling rack
coolly
coop
کلمات نزدیک
cool down
cool as a cucumber
cool
cookware
cooking apple
cool one's heels
coolbox
cooler
coolie
cooling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان