Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . دستگاه فتوکپی
[اسم]
copier
/ˈkɑpiər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستگاه فتوکپی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلیکپی
مترادف و متضاد
photocopier
1.Can you work with this copier?
1. میتوانی با این دستگاه فتوکپی کار کنی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
copestone
copesettic
copesetic
copernicus
copernicia prunifera
copilot
coping
coping mechanism
coping saw
coping stone
کلمات نزدیک
cope
copal
cop-out
cop out
cop
copilot
copious
copiously
copper
copper ore
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان