Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مار مسین سر
[اسم]
copperhead
/ˈkɑːpərhed/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مار مسین سر
1.I heard you used to grab rattlesnakes and copperheads by the tail.
1. من شنیدم تو در گذشته مارهای زنگی و مسین سر را از دم شان بلند می کردی.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
copper-bottomed
copper-bottom
copper-base alloy
copper's nark
copper sulphate
copperplate
copperplate engraving
coppersmith
copperware
coppery
کلمات نزدیک
copper-bottomed
copper sulphate
copper ore
copper
copiously
coppersmith
coppice
copra
coprolite
copse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان