خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از کسی محافظت کردن
[عبارت]
cover one's ass
/kˈʌvɚ wˈʌnz ˈæs/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از کسی محافظت کردن
کسی را تبرئه کردن، تقصیر را به گردن نگرفتن
culturally sensitive
informal
1.I immediately covered my ass by saying that I wasn't home when the puppy got out.
1. من فوراً با گفتن اینکه من خانه نبودم وقتی که تولهسگ بیرون رفت، خودم را تبرئه کردم.
2.Politicians don't care about the outcome of the vote, they just care about covering their asses.
2. سیاستمداران به نتیجه رایگیری اهمیت نمیدهند، آنها فقط به محافظت کردن از خودشان اهمیت میدهند.
cover one's ass with paper
با سند و مدرک از خود محافظت کردن
In business, you had better get used to covering your ass with paper.
در کسب و کار، بهتر است عادت کنی که با سند و مدرک از خودت محافظت کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
chew ass out
candy-ass
bust balls
have over
bust ass
help off
don't let the door hit your ass on the way out
help on
drag ass out of
fat-ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان