خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترق ترق کردن (چوب هنگام سوختن)
[فعل]
to crackle
/ˈkrækəl/
فعل ناگذر
[گذشته: crackled]
[گذشته: crackled]
[گذشته کامل: crackled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ترق ترق کردن (چوب هنگام سوختن)
1.Dry wood crackles when you burn it.
1. وقتی چوب خشک را می سوزانید، ترق ترق می کند [چوب خشک هنگام سوختن ترق ترق می کند]..
تصاویر
کلمات نزدیک
cracking
crackers
cracker-jack
cracker
cracked wheat
crackling
cracknel
crackpot
cradle
cradling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان