خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دزدکی رد شدن
2 . خزیدن
[فعل]
to creep
/krip/
فعل ناگذر
[گذشته: crept]
[گذشته: crept]
[گذشته کامل: crept]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دزدکی رد شدن
مخفیانه وارد شدن
1.He tried to creep past the guard without being seen.
1. او سعی کرد از کنار نگهبانان بدون دیده شدن، دزدکی رد شود.
2
خزیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خزیدن
مترادف و متضاد
crawl
1.Lizards and snakes crept over the ground.
1. مارمولکها و مارها روی زمین میخزند.
تصاویر
کلمات نزدیک
creel
creek
creed
credulous
credulity
creeper
creeping
creepy
crema
cremains
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان