خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصدوم (در مورد ورزشکاران)
2 . مست
[صفت]
crocked
/ˈkrɑːkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more crocked]
[حالت عالی: most crocked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مصدوم (در مورد ورزشکاران)
مترادف و متضاد
injured
1.He replaced the crocked captain early in the game.
1. او کاپیتان مصدوم را اوایل مسابقه تعویض کرد.
2
مست
informal
مترادف و متضاد
drunk
1.His party guests were pretty crocked.
1. مهمانان جشنش کاملاً مست بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
crochet
croc
croatian
croat
croak
crockery
crocodile
crocus
croft
crofter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان