خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهم
[صفت]
crucial
/ˈkruʃəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more crucial]
[حالت عالی: most crucial]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهم
حیاتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حاد
حیاتی
مبرم
مترادف و متضاد
critical
essential
1.A crucial decision
1. یک تصمیم مهم
2.A crucial element
2. یک عنصر حیاتی
3.Favorable weather is crucial to a good harvest.
3. آب و هوای مناسب برای برداشت خوب محصول حیاتی است.
4.Her work has been crucial to the project's success.
4. کار او برای موفقیت پروژه حیاتی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
crt
crow’s feet
crowning achievement
crowning
crown prince
crucially
crucible
crucifer
crucified
crucifix
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان