[صفت]

crowning

/ˈkraʊnɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more crowning] [حالت عالی: most crowning]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باشکوه مجلل، بزرگ

  • 1.The cathedral is the crowning glory of the city.
    1. کلیسای جامع شکوه مجلل شهر است.
  • 2.the crowning achievement of his career
    2. دستاورد بزرگ شغلش
[اسم]

crowning

/ˈkraʊnɪŋ/
قابل شمارش

2 تاج‌گذاری

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان